اشعار و نوشته های من
اشعار و نوشته های من
این اشعار کوچک،تقدیم به بزرگ کسی که رفت تا من همیشه زنده بمانم...
نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط بلدرچین |

به نام او

 

دلم پُردرد است درد .... دلم ازغم تنگ است تنگ.
 
ندانم چه است در جانم .... هرچه است جان سنگ است سنگ.
 
هیچکس نامم را نداند و نبیند .... چه کرده ام این است سزای من؟
 
صبرم گشت لبریز ازغم .... هیچکس نبود کُنَدم آرام نیم.
 
این بود سرآغازم که شد بی یار .... خدا داند که چه شود پَسِ این.
 
آن یارها کجایند ببینند زین حال من .... گلویم چو جامِ زهراست خون.
 
هرآن چه داشتم و آوردم پوچ بود .... چه کرده ام که این حال شد حالم.....


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: